انشا عید نوروز ۱۳۹۷ |متن انشا و خاطره نویسی درباره عید نوروز ۹۷

اگر درباره عید نوروز ۹۷ دنبال بهترین انشا و خاطره هاي خوش نوروزی هستید مـیتوانید متن زیر را دنبال نمایید کـه برایتان آماده شده است. طبق معمول هر سال دانش آموزان بعد از تعطیلات عید نوروز حتما انشایی درون مورد عید نوروز و یـا داستان نویسی درباره سفر و عید نوروز بـه همراه خاطرات زیبایشان بـه مدرسه ببرند. انشا انسان بدون علم مثل اتشفشان خاموش سعی کنید درون تعطیلات خاطرات روزانـه خودرا یـادداشت کنید که تا بتوانید انشایی زیبا به منظور فصل بهار و عید نوروز داشته باشید.

متن انشا عید نوروز ۱۳۹۷

هر سال نزدیک نوروز حال و هوای دوستان و اطرافیـان عوض مـیشود و به خاطر خانـه تکانی و آماده شدن به منظور نوروز جنب و جوش زیـادی دارند ودر خیـابان مردم را مـی‌بینیم کـه با کیسه هاي خرید عید بـه سمت خانـه درون حرکت اند و یـا ویترین مغازه ها را تماشا مـیکنن و طبق معمول خانواده هاي کوچک به‌صورت دسته جمعی بـه خرید مـیروند

و پدر دست بچه ها را مـیگیرد و باهم حرکت مـیکنند کـه صحنـه هاي زیبایی است.نزدیک سال تحویل همـه ی لباس هاي نو بـه تن مـی کنیم و برای فرا رسیدن سال نو لحظه شماری مـی‌کنیم ودر آخرین دقایق همراه خانواده درکنار سفره ي هفت سین مـینشینیم و پدر طبق معمول قرآن مـیخواند و همـه ی سعی دارند ثانیـه هاي شروع سال را درون حال ذکر و دعا باشند.

وقتی کـه سال تحویل مـیشود رو بوسی مـی کنیم و سال نو رابه هم دیگر تبریک مـی‌گوییم و لحظات شادی بـه وجود مـی‌آید.در تعطیلات بـه دیدن فامـیل و دوستان مـی رویم و طبق معمول کوچکتر ها اول بـه دیدن بزرگ ترها مـیروند و بعد ازآن بزرگتر ها درون فرصت مناسب بـه بازدید کوچکتر ها مـیروند و این رسم خیلی خوب هست ٬ چون هم دید و بازدید انجام مـیشود و هم آداب و رسوم احترام بـه بزرگتر زنده نگه داشته مـیشود.

در نوروز همـه ی بوی تازگی مـی دهند و مخصوصا پسر بچه ها خیلی مواظب اند کـه شلوار و لباس عیدشان کثیف و خاکی نشود.ما حتما در تعطیلات بـه مرور درسهایی کـه در طول سال خوانده ایم بپردازیم چون ممکن هست این تعطیلات باعث شود آنـها را فراموش کنیم. انشا انسان بدون علم مثل اتشفشان خاموش با اینکار به منظور امتحانات آخر سال هم آماده مـی‌شویم و تابستان خوبی خواهیم داشت.

ما خیلی تعطیلات نوروز را دوست داریم به منظور این کـه طبق معمول از بزرگ‌تر ها عیدی مـی‌گیریم و پسر عمو و پسر و دای و پسر هایمان را بیشتر مـی بینیم.بعضی ها درون نوروز بـه مسافرت مـیروند کـه اینکار خیلی خوب هست ولی حتما مواظب باشیم درون هنگام رانندگی تند نرویم و سرعت مناسب داشته باشیم

چون ممکن هست تصادف بشود و اتفاقی به منظور ما و دیگران بیفتد و تعطیلاتمان خراب شود.در روز سیزده بـه در بـه طبیعت مـی‌رویم و روز خوبی را مـیگذرانیم ٬ من همـیشـه دوست دارم روزبعد از سیزده بـه در هم تعطیل باشد که تا بتوانم به منظور رفتن بـه مدرسه آماده شوم.

ما نباید دراین روز طبیعت را آلوده کنیم و شاخه هاي درختان را بشکنیم و یـا آتش بزنیم.وقتی تعطیلات تمام مـیشود٬ بازهم حتما به مدرسه برویم و درس بخوانیم که تا بتوانیم درون آخر سال نمره هاي خوبی بگیریم ودر آینده شغل مناسبی داشته باشیم.عید نوروز برابر با اول فروردین ماه «تقویم شمسی»،

جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌هاي بـه جا مانده از دوران باستان است.امروزه زمان برگزاری عید نوروز، انشا انسان بدون علم مثل اتشفشان خاموش درون آغاز فصل بهار است.در کشورهایی مانند ایران و افغانستان کـه تقویم هجری شمسی بکار مـیشود، نوروز، روز آغاز سال نو است.مراسم چهار شنبه سوری قبل از عید نوروز یکی از آیینـهای نوروزی امروز کـه بایستی آمـیزه اي از چند رسم متفاوت باشد مراسم چهارشنبه سوری هست که درون عده اي از شـهرها آنرا چهارشنبه آخر سال گویند.

بدین صورت هست که شب آخرین چهارشنبه ي سال « یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه »، بیرون از خانـه، جلو در، درون فضایی مناسب، آتشی مـی افروزند، و اهل خانـه، زن و مرد و کودک از روی آتش مـی پرند و با گفتن : انشا انسان بدون علم مثل اتشفشان خاموش زردی من از تو، سرخی تو از من ، بیماری ها و ناراحتی ها و نگرانی هاي سال کهنـه رابه آتش مـی سپارند،

تا سال نو و عید نوروز رابا آسودگی و شادی آغاز کنند.از یکی دو ماه بـه عید نوروز مانده مردم بـه بازار مـی‌روند و لباس عیدشان را مـی‌خرند.سبز گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز بـه عید نوروز مانده درون منازل صورت مـی گیرد.یکی دوهفته پیش از عید نوروز خانـه تکاتی یـا رفت و روب انجام مـی گیرد و مجدداً اثاثیـه را جابه جا مـی‌کنند و گرد گیری مـی‌کنند و دوباره آنـها را مـی چینند. درون مراحل بعد تخم مرغ رنگ هست که انـها را آب پز مـی‌کنند و رنگ هاي شاد بر روی آنـها مـیزنند.

برای تحویل سال درون یکی از اطاق هاي خانـه شان سفره مـی‌اندازند . پیش از هر چیز آیینـه و قرآن درون آن مـی گذارند و بعد هفت سین را مـی گذارند.هفت سین عبارت هست از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی . علاوه بر هفت سین شمع و آینـه تخم مرغ و … سر سفره گذاشته مـیشود.دعای تحویل سال نو یکیدیگر از آداب عید نوروز هست که توصیـه شده درون وقت تحویل سال این دعا را بسیـار بخوانید:

یـا مقلب القلوب والابصار

یـا مدبر اللیل والنـهار

یـا محول الحول و الاحوال

حول حالنا الی احسن الحال.

از بامداد نوروز دید و بازدیدها آغاز مـی شود درون همـه ی خانواده ها رسم هست که بـه دیداریکه از نظر سن و شخصیت بر دیگران مزیت دارد بروند و دست وی را ببوسند و تبریک بگویند و او نیز عیدی کـه شامل سکه یـا پول هست به آنـها بدهد.سیزده بدر «روز سیزدهم عید نوروز »روز دوازده فروردین همـه ی وسایل آماده مـیشود و هر چه از شیرینی ها

و آجیل ها باقیمانده به منظور صبح سیزده آماده مـی شود کـه البته همراه آن سرکه و کاهو نیز هست. صبح سیزده فروردین همـه ی دسته دسته عازم کوه و باغ هاي اطراف شـهر مـی شوند و معتقدند درون روز سیزده فروردین نباید درون خانـه ماند زیرا این روز نحس و بدیمن مـی‌باشد. روز سیزده پیش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامـه دارد درون عصر این روز ویژه سبزی گره زدن هاست کـه در واقع به منظور گشایش بخت خود اینکار را مـی‌کنند.

سر آغاز جشن نوروز، روز نخست ماه فروردین «روز اورمزد» هست و چون برخلاف سایر جشن‌ها برابری نام ماه و روز رابه دوش نمـیکشد ، بر سایر جشن‌ها‌ي ایران باستان برتری دارد. درون مورد پیدایی این جشن افسانـه‌هاي بسیـار است، اما آنچه بـه آن جنبه‌ي راز وارگی مـی‌بخشد…، آیین‌هاي بسیـاری هست که روزهای قبل و بعد ازآن انجام مـیگیرد. اگر نوروز همـیشـه ودر همـه ی جا با هیجان و آشفتگی و درهم ریختگی آغاز مـی شود ،

حیرت انگیز نیست چرا کـه بی‌نظمـی یکی از مظاهر آن است. ایرانیـان باستان ، نا آرامـی را ریشـه‌ي آرامش و پریشانی را اساس سامان مـی دانستند و چه بسا کـه در پاره‌اي از مراسم نوروزی ، آن‌ها رابه عمد بوجود مـی‌آوردند ، چنان کـه در رسم باز گشت…مردگان «از ۲۶ اسفند که تا ۵ فروردین» چون عقیده داشتند کـه فروهر‌ها یـا ارواح درگذشتگان باز مـی گردند ،

افرادی با صورتک‌هاي سیـاه به منظور تمثیل درون کوچه و بازار بـه آمد و رفت مـی‌پرداختند و بدینگونـه فاصله‌ي مـیان مرگ و زندگی و هست و نیست را درون هم مـی‌ریختند و قانون و نظم یک ساله را محو مـید.باز مانده‌ي این رسم ، آمدن حاجی فیروز یـا آتش افروز بود کـه تا چند سال پیش نیز ادامـه داشت.

از دیگر آشفتگی‌هاي ساختگی ، رسم مـیر نوروزی ، یعنی جا بـه جا شدن ارباب و بنده بود. دراین رسم بـه قصد تفریحی را از طبقه‌هاي پایین به منظور چند روز یـا چند ساعت بـه سلطانی بر مـی‌گزیدند و پادشاه موقت بر طبق قواعدی اگر فرمان‌هاي بیجا صادر مـیکرد ، از مقام امـیری بر کنار مـی ‌شد.

حافظ نیز درون یکی از غزلیـاتش بـه حکومت ناپایدار مـیر نوروزی گوشـه‌ي چشمـی دارد: سخن درون پرده مـیگویم ، چو گل از غنچه بیرون‌اي کـه بیش از چند روزی نیست حکم مـیر نوروزی. خانـه تکانی هم بـه این نکته اشاره دارد ؛ نخست درهم ریختگی ، سپس نظم و نظافت. تمام خانـه به منظور نظافت زیر و رو مـیشد. درون بعضی از نقاط ایران رسم بود کـه حتا خانـه‌ها را رنگ آمـیزی مـید و اگر مـیسر نمـی‌شد ، دستکم همان اتاقی کـه هفت سین را درون آن مـی‌چیدند ، سفید مـی ‌شد.

خاطرات عید نوروز

اثاثیـه‌ي کهنـه رابه دور مـی‌ریختند و نو بـه جایش مـی‌خد ودر آن مـیان شکستن کوزه راکه جایگاه آلودگی‌ها و اندوه‌هاي یک ساله بود واجب مـیدانستند. ظرف‌هاي مسین رابه رویگران مـی‌سپردند. نقره‌ها را جلا مـی‌دادند. گوشـه و کنار خانـه را از گرد و غبار پاک مـی د.فرش و گلیم‌ها را غاز تیرگی‌هاي یک ساله مـی‌زدودند

و بر آن باور بودند کـه ارواح مردگان ، فروهر‌ها «ریشـه‌ي کلمـه‌ي فروردین» دراین روز‌ها بـه خانـه و کاشانـه‌ي خود باز مـیگردند ، اگر خانـه را تمـیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال مـیشوند و برای باز ماندگان خود دعا مـی‌فرستند و اگر نـه ، غمگین و افسرده باز مـی گردند. از این رو چند روز بـه نوروز مانده

در خانـه مُشک و عنبر مـی‌سوزاندند و شمع و چراغ مـی‌افروختند. درون بعضی نقاط ایران رسم هست که زن‌ها شب آخرین جمعه‌ي سال بهترین غذا را مـی‌پختند و بر گور درگذشتگان مـی‌پاشیدند و روز پیش از نوروز راکه همان عرفه یـا علفه و یـا بـه قولی بی بی حور باشد ، بـه خانـه‌اي کـه در طول سال درون گذشته‌اي داشت بـه پُر سه مـی‌رفتند و دعا مـی‌فرستادند و مـی گفتند کـه برای مرده عید گرفته اند.

در گیر و دار خانـه تکانی و از ۲۰ روز بـه روز عید مانده سبزه سبز مـید. ایرانیـان باستان دانـه‌ها راکه عبارت بودند از گندم ، جو ، برنج ، لوبیـا ، عدس ، ارزن ، نخود ، کنجد ، باقلا ، کاجیله ، ذرت ، و ماش بـه شماره‌ي هفت- سمبل هفت امشاسپند – یـا دوازده شماره‌ي مقدس برج‌ها درون ستون‌هایي از خشت خام بر مـی‌آوردند

و بالیدن هر یک رابه فال نیک مـیگرفتند و بر آن بودند کـه آن دانـه درسال نو موجب برکت و باروری خواهد بود. خانواده‌ها بـه طور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن بـه سمبل هومت «= اندیشـه‌ي نیک» ، هوخت «= گفتار نیک» و هوو.رشت «کردار نیک» سبز مـی د و فروهر نیـاکان را موجب بالندگی و رشد آنـها مـیدانستند.

چهار شنبه سوری کـه از دو کلمـه‌ي چهارشنبه منظور آخرین چهارشنبه‌ي سال و سوری کـه همان سوریک پارسی و به معنای سرخ باشد ودر کل بـه معنای چهارشنبه‌ي سرخ ، مقدمـه‌ي جدی جشن نوروز بود. درون ایران باستان بعضی از وسایل جشن نوروز از قبیل آینـه و کوزه و اسفند رابه یقین شب چهارشنبه سوری و از چهارشنبه بازار تهیـه مـی د. بازار دراین شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و البته خرید هرکدام هم آیین خاصی را تدارک مـی دید.

غروب هنگام بوته‌ها رابه تعداد هفت یـا سه «سمبل سه منش نیک» روی هم مـی‌گذاشتند و خورشید کـه به تمامـی پنـهان مـی ‌شد ، آنرا بر مـی‌افروختند که تا آتش سر بـه فلک کشیده جانشین خورشید شود. درون بعضی نقاط ایران به منظور شگون ، وسایل دور ریختنی خانـه از قبیل پتو ، لحاف و لباس‌هاي کهنـه را مـی‌سوزاندند.

آتش مـی‌توانست درون بیـابان‌ها و رهگذرها و یـا بر صحن و بام خانـه‌ها افروخته شود. وقتی آتش شعله مـی کشید از رویش مـی‌پدو ترانـه‌هایي کـه در همـه ی‌ي آنـها خواهش برکت و سلامت و بارآوری و پاکیزگی بود ، مـی‌خواندند. آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمـید

تا خودش خاکستر شود. سپس خاکسترش راکه مقدس بودی جمع مـی کرد و بی آنکه پشت سرش را نگاه کند ، سر ِ اولین چهار راه مـی‌ریخت. درون باز گشت درون پاسخ اهل خانـه کـه مـی‌پرسیدند: کیست؟ مـی گفت: «منم.» – / از کجا مـی آیي؟/ – /از عروسی… / – /چه آورده‌اي؟/ – /تندرستی…

شال اندازی از آداب چهارشنبه سوری بود. بعد از مراسم آتش افروزی جوانان بـه بام همسایگان و خویشان مـی‌رفتند و از روی روزنـه‌ي بالای اتاق «روزنـه‌ي بخاری» شال درازی رابه درون مـی‌انداختند. صاحب خانـه مـی ‌بایست هدیـه‌اي درون شال بگذارد. شـهریـار درون بند ۲۷ منظومـه‌ي حیدر بابا بـه آیین شال اندازی ودر بند ۲۸ بـه ارتباط شال اندازی با برکت خواهی

و احترام بـه درگذشتگان بـه نحوی شاعرانـه اشاره دارد: برگردان بند ۲۷: عید بود و مرغ شب آواز مـیخواند نامزد شده به منظور داماد ، جوراب نقشین مـی‌بافت… و هر شال خودرا از دریچه‌اي آویزان مـی کرد وه… کـه چه رسم زیبایی هست رسم شال اندازی هدیـه عیدی بستن بـه شال داماد…

برگردان بند ۲۸ من هم گریـه و زاری کردم و شالی خواستم شالی گرفتم و فوراً بر کمر بستم شتابان بطرف خانـه‌ي غلام «پسر ‌ام» رفتم ، و شال را آویزان کردم… فاطمـه ‌ام جورابی بـه شال من بست خانم ننـه‌ام رابه یـاد آورد و گریـه کرد… شـهریـار درون توضیح این رسم مـیگوید: “در آن سال مادر بزرگ من «خانم ننـه» مرده بود. ما هم نمـی‌بایست درون مراسم عید شرکت مـی کردیم ولی من بچه بودم ، با سماجت شالی گرفتم و به پشتبام دویدم.

از دیگر مراسم چهارشنبه سوری فالگوش بود و آن بیشتر مخصوصانی بود کـه آرزویی داشتند. مانند ان دم بخت یـا زنان درون آرزوی فرزند. آنـها سر چهار راهی کـه سمبل گذار از مشکل بود مـی‌ایستادند و کلیدی راکه سمبل گشایش بود ، زیر پا مـی‌گذاشتند. نیت مـید و به گوش مـی‌ایستادند و گفت و گوی اولین رهگذران را پاسخ نیت خود مـی دانستند.

آنـها درون واقع از فروهر‌ها مـی خواستند کـه بستگی کارشان رابا کلیدی کـه زیر پا داشتند ، بگشایند. قاشق زنی هم تمثیلی بود از پذیرایی از فروهر‌ها… زیرا کـه قاشق و ظرف مسین نشانـه‌ي خوراک و خوردن بود.

ایرانیـان باستان به منظور فروهر‌ها بر بام خانـه غذا هاي گوناگون مـی‌گذاشتند که تا از این مـیهمانان تازه رسیده‌ي آسمانی پذیرایی کنند و چون فروهر‌ها پنـهان و غیر محسوس اند ،انی هم کـه برای قاشق زنی مـی‌رفتند ، سعی مـی د روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون غذا و آجیل را مخصوص فروهر مـی دانستند ، دریـافتشان را خوش يُمن مـی‌پنداشتند.اما اصیل ترین پیک نوروزی سفره‌ي هفت سین بود کـه به شماره‌ي هفت امشاسپند از شماره هفت مایـه مـیگرفت.

پزشک بهرام فره وشی درون جهان فروری مبنای هفت سین را چیدن هفت سینی یـا هفت قاب بر خوان نوروزی مـیداند کـه به آن هفت سینی مـیگفتند و بعد ها با حذف «یـای» نسنت بـه صورت هفت سین درون آمد.او عقیده دارد کـه هنوز هم درون بعضی از روستاهای ایران این سفره را ، سفره‌ي هفت سینی مـیگویند. چیزهای روی سفره عبارت بود از آب و سبزه ، سمبل روشنایی و افزونی ، آتشدان ، سمبل پایداری نور و گرما کـه بعد‌ها بـه شمع و چراغ مبدل شد ،

شیر سمبل نوزایی و رستاخیز و تولد دوباره ، تخم مرغ سمبل نژاد و نطفه ، آیینـه سمبل شفافیت و صفا ، سنجد سمبل دلدادگی و زایش و باروری ، سیب سمبل رازوارگی عشق ، انار سمبل تقدس ، سکه‌هاي تازه ضرب سمبل برکت و دارندگی ، ماهی سمبل برج سپری شده‌ي اسفند ، حوت «= ماهی» ،

نارنج سمبل گوی زمـین ، گل بید مشک کـه گل ویژه‌ي ماه اسفند هست ، سمبل امشاسپند سپندار مز و گلاب کـه باز مانده‌ي رسم آبریزان یـا آبپاشان هست « بر مبنای اشاره‌ي ابو ریحان بیرونی چون درون زمستان انسان همجوار آتش هست ، بـه دود و خاکستر آن آلوده مـی شود و لذا آب پاشیدن بـه یکد یگر سمبل پاکیزگی ازآن آلایش است. »

نان پخته شده از هفت حبوب ، خرما ، پنیر ، شکر ، برسم «= شاخه‌هایي از درخت مقدس انار ، بید ، زیتون ، انجیر درون دسته‌هاي سه ، هفت یـا دوازده تایی» و کتاب مقدس. بعضی از مؤمنان مسلمان نوروز را مقارن با روز آغاز خلافت علی علیـه السلام مـیدانستند چنانکه‌هاتف اصفهانی مـیگوید: نسیم صبح عنبر بیز شد ،

بر توده‌ي غبرا زمـین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا همایون روز نوروز هست امروز و به فیروزی بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی مأوا بد نیست اشاره شود کـه در زمان شاهی ِ فتحعلیشاه قاجار و به فرمان او دستور داده بودند کـه شاعران بجای مدح ، حقیقت گویی کنند. شاعری با تکیـه بر این فرمان شعر زیر را سرود و آنرا درون حضور شاه خواند و صله‌ي قابل توجهی هم دریـافت نمود !

مگر دارا و یـا خسرو ست این شاه بدین جاه و بدین جاه و بدین جاه ز کیخسرو بسی افتاده او پیش بدین ریش و بدین ریش و بدین ریش ز جاهش مُلک کیخسرو خراب هست ز ریشش ریشـه‌ي ایران درون آب هست در پایـان با آرزوی سالی خجسته با ترجمـه‌ي شعری از ابونواس شاعر اهوازی نوشتار رابه انجام مـیبریم: مگر نمـیبینی کـه ؛ خورشید بـه برج بره اندر شده

و اندازه‌ي زمانـه برابر گردیده؟ مگر نمـیبینی کـه مرغان بعد از زبان گرفتگی بـه آواز خوانی پرداخته‌اند؟ مگر نمـی بیني کـه زمـین از پارچه‌هاي رنگین گیـاهان جامـه بر تن کرده؟

مطالب مرتبط :

انشا عید نوروز و تعریفی از تاریخچه و مراسم عید نوروز باستانی +عکس

شعرهای جالب کودکانـه به منظور عید نوروز

کرمانی ها چه آداب و رسومـی به منظور عید نوروز دارند ؟

عید نوروز قدیمـی ترین مـیراث معنوی بشر +عکس

رسم و رسومات مردم کردستان درون عید نوروز

نگاهی خلاصه بـه آداب و رسوم عید نوروز درون ایران

اشعار و متن های زیبای تبریک عید نوروز




[انشا عید نوروز 1397 |متن انشا و خاطره نویسی درباره عید ... انشا انسان بدون علم مثل اتشفشان خاموش]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 02 Jun 2018 21:02:00 +0000